دَ
پسره گلــــــه مامان
دیگه معنی بیشتر حرفهامو می فهمی و با زبون خودت جوابمونو می دی بیشتر کلمات رو می دونی میگم میکاییل دیوار کو ؟؟ نگاه دیوار می کنی می گی دَ می گم در کو ؟؟؟ نگاه در می کنی می گی : دَ تا درختها رو می بینی ؟؟؟ خودت می گی : دَ ، میگم میکاییل با مامان کجا بره ، خودت می گی : دَ
دیشب هم که برای اولین بار خودت دستت رو زدی به زمین و بلند شدی دیگه از این به بعد نیازی به در و دیوار نداری ، دو روزه غروبا با یه کفش بوق بوقی می ریم یه دوری با هم میزنیم من دستتو می گیرم و تو آروم آروم قدم برمیداری وقتی چند قدم میری خسته می شی می خوای بشینی زمین که دیگه من بغلت می کنم
قدمهایت محـــــــــــــــــــکم ، گامهایت اســـــــــــــــــــتوار
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی