مــــــــــــــو اومد !!!
آقا کوچولوی گل من
اغراق نکردم اگه بگم هر کی می دیدت عاشقه اون موهای فر فریت می شد اما جلوی صورتت تا می اومد می گفتی مامانی : ایــــــــن!!!! مو اومد !!!!
واسه این تصمیم گرفتم برای اولین بار ببرمت آرایشگاه ، اول بردمت آتلیه و ازت عکس گرفتم بعد کلی برات توضیح دادم قصه تعریف کردمت که می خوایم بریم آرایشگاه و قراره چه اتفاقی بیفته و توهم با دقت گوش می کردی و وقتی می گفتم بریم آرایشگاه با سر تایید می کردی که بریم
اما تا آقای آرایشگـر پیش بند رو برات بست شروع کردی به گریه کردن اینقدر گریه کردی و مامان مامان کردی که نگو !!!
آخرش قیافه ات برام تازگی داشت انگار یکی دیگه بودی برام ، همون موقع دلم برای قیافه قبلیت تنگ شد اما همین قیافه به شدت پسرونت رو هم دوست میدارم .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی