میکاییلمیکاییل، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره

همه هســــــتی من

دردت به جونم

1391/9/8 2:42
نویسنده : ملی پناهی
294 بازدید
اشتراک گذاری

مریض شدی عشقم !!!

چند روزیه زیاد خوب نیستی اولش فکر میکردم ماله دندونه بعد دیدم نه انگار سرماخوردگیه حالا فکر میکنم همه شون با همند . تب ، سرفه ؛ عطسه ؛ آبریزش بینی بی قراری و ابنکه همش دستت تو دهنته

چهار تا شربت داری که روزی هفت هشت بار باید به زور با سرنگ بریزم ته حلقت تو هم نصفشو بدی بیرون

غذا هم که نمی خوری فقط روزی دو هزار و پونصد بار می می میخوری دیشب برات نودل درست کردم که لااقل چند تا از اون رشته ها رو بخوری چون عاشقه اینی که اون رشته های دراز رو بذاری تو دهنت یواش یواش ببریشون بالا

یه کمی خوردی اومدی بغله من و همونجا برای اولین بار ساعت 11خوابیدی منم برای اولین بار ساعت دو خوابیدم اما خوابم نمی برد هی از این ور به اون ور شدم تا می اومد خوابم ببره تو غلت می زدی و رو اندازت رو می نداختی اون ور من مجبور می شدم پا شم درستش کنم بعدش بیدار شدی با تب زیاد منم شربت هات بهت دادم اینقدر بغلت کردم و لالایی و می می( یا به قوله خودت میـــــــــــع ) تا بلاخره نزدیکای پنج خوابیدی .

به برکت شربت ها خوب خوابت برد و هر دو حسابی خوابیدیم البته تو الان هم خوابی ( 12:30 ظهر ) .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)