میکاییلمیکاییل، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره

همه هســــــتی من

میــــــــد ولی

1391/6/7 13:37
نویسنده : ملی پناهی
276 بازدید
اشتراک گذاری

روز اول در کی ال :

یکشنبه 5 شهریور

........................................

روز اول در کی ال :

یکشنبه 5 شهریور

صبح دیدم هر کاری می کنم خوابم نمی بره اتاق خیلی تاریک بود فکر می کردم نصفه شبه پاشدم دیدم هی وای من ساعت یه رب به یازده اس کــــــــــــــه سریع پا شدم به کمک دوست عزیزم یار دیرینه ام پلو پز پارس خزر که بامون به سفر اومده یه غذا واسه میکی درست کنم از غذا درست کردن تو سفر متنفرم اما چاره ایی نبود یه عدس پلو گذاشتم .

niniweblog.com

حدودای یک بود که برای خرید کادو تولد مشترک که من پیشنهاد داده بودم یه دوربین بخریم واسه هردمون راهی مید ولی شدیم

مید ولی

این بابا هم که جز مغازه دوربین فروشی نمی ذاشت جایی دیگه بریم تازه دوربین هم نمی خرید همش می گفت دارم می گردم اینم چند تایی عکس از مید ولی

 

niniweblog.com

مزون عروس

niniweblog.com

این ارکستر قابلمه اهنگهای مالایی قشنگی می زدن

niniweblog.com

میکاییل گاو کوش ؟؟؟

ایناهـــــــــــــاش !!!

niniweblog.com

niniweblog.com

آقا !! جاتون خالی یه خانه کباب ایرانی پیدا کردیم کباب خوردیم من که با دیدنش ذوق مرگ شده بودم

جونمی انگار با آدم حرف می زنن

niniweblog.com

اوووووووووووووووووووم بستنی

niniweblog.com

بماند که میکی خسته شده بود چه پوستی ازمون کند بچه های مالایی ها و چینی تو کالسکه می شینن صداشون در نمیاد این پسر ما نه تو کالسکه می مونه نه تو بغل اینقدر هم جیغ جیغی شده که نگو شرف واسمون نذاشته هر جا میریم کلی همه چپ چپ نگامون می کنن

خلاصه یه دوربین هم خریدیم نیکون بنفش به سلیقه خودم هر چی بابا دید هم نقش بر آب شد اصن چه معنی داره مرد حرف بزنه ؛ والا !!!

آخره شب هم رفتیم هتل که آماده بشیم واسه صبح روز بعــــــــــــــد

ادامه دارد ....

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)