بــــــــــــــــا !!!
صدا کن مرا
صدای تو خوب است
وقتی صدام می کنی انگار پروانه میشم می رم تو آسمونا قلبم از خوشی درد می گیره وقتی برمی گردی به چشمام زل می زنی می گی : بــــــــــا منم با تمامه وجودم می گم جانــــــــم تو هم با هشت تا دندونت یه خنده قشنگ تحویلم میدی
دیروز با هم رفتیم فروشگاه عصرا دو تایی می ریم فروشگاه تا تو کمی راه بری شیطونی کنی دستت رو هم که به من نمیدی تا دستت رو می گیرم همش دستمو هل می دی می خوای فرار کنی اگر هم حریفم نشی یه گازه محکم از دستم می گیری یه آن ندیدمت اما از صدای بوق بوق کفشات می دونستم همون اطرافی تو هم ترسیده بودی همش صدام می کردی : بــــــــا ؛ بـــــــــا
تا اینکه اومدم اون ور قفسه ها دیدمت خودتو انداختی تو بغلم .
بـــــــــــــا عاشقته نفسم
پی نوشت : به منو بابا هر دو میگی بـــا اونوقت میمون رو خیلی قشنگ تلفظ می کنی : مهمون