ما داریم میایم + واکسن 18 ماهگی
بر و بکــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــس ما داریم میایم !!!
پنج شنبه هفته دیگه - 26 بهمن - ساعت 11 شب بلیط داریم احتمال زیاد این آخرین روزهای اقامت من تو مالزیه اما همسر جان باید یه باره دیگه بیاد حالا تا اون موقع .........
اما از اونجایی که می دونستم واکسن های ایران متاسفانه ناخالصی زیاد داره و بچه های طفل معصوم خیلی تب می کنن و اذیت می شن و اینکه گیسوی عزیزم به خاطره واکسن تقلبی دچار تشنج شد خیلی ترس برم داشت با یه دکتر هم مشورت کردم گفت شک نکن حتما همینجا بزن منم تو کارت واکسن میکاییل عدد ماهش رو بزرگتر کردم و امروز بردیمش براش واکسنش رو زدیم آخیــــــــــــش راحت شدم .
الان هم هفت هشت ساعتی گذشته خدا رو شکر خوبه تب هم نداره فقط خیلی جیغ جیغ می کنه رفتیم بعد از واکسن شاید بشه دو تا لباس واسه خودم بخرم یه عربده کشی راه انداخته بود که من سوای اینکه پرده گوشم پاره شده بود از خجالت آب می شدم می رفتم طبقه -5 .
می گم نکنه اینا واکسن شون الکیه هیچی عوارض نداره - از سوالات ذهنه یک مادره خود درگیر-
خلاصه اینکه نمی دونم این روزا باید کاره خاصی انجام بدم یا نه ؟؟؟ یه کمی خرید کردم می خوام ساک ها رو ببندم خوب می دونم میکاییل صد بار بازشون می کنه واسه همین موکولش کردم به دقیقه نود
بعدشم اینکه مامانم فردا می خواد پاش رو عمل کنه اون یکی پاشو چند سال پیش عمل کرد خودم همش باهاش بودم اما دلم عینه سیر و سرکه می جوشه می دونم خدا رو شکر چیزی نیست اما دست خودم نیست هی استرس دارم .
دیگه فعلا همین چیزی یادم نمیاد .....