میکاییلمیکاییل، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره

همه هســــــتی من

دودو

1392/2/19 0:43
نویسنده : ملی پناهی
356 بازدید
اشتراک گذاری

امروز صبح من و پسرم با هم رفتیم پارک و با هم چهل دقیقه ایی رو پیاده روی کردیم و به هر دومون حسابی خوش گذشت طبق معمول میکاییل اول رفت  دا !!! دا  !!! ( تاب تاب ) بگیری

اما حینی که سواره تاب بود توجه من به یه آقایی جلب شد که دخترش سوار تاب بود و از باباش می خواست که بیاد هلش بده و باباش هم نمی اومد و همش می گفت من دختره تنبلی مثله تو رو تاب نمی دم تو باید خودت یاد بگیری   تاب بخوری تنبل خانوم زود باش زود باش !! تو همون چند دقیقه شاید بیشت باری برچسب تنبل رو به اون دختره خوشگل موطلایی چسبوند چقدر از این موضوع ناراحت شدم  و نتونستم خودمو کنترل کنم بگم به من چه ؟؟؟ رفتم جلو سینه مو سپر کردم و به اون آقا که خیلی هم با افاده داشت دو در جا می زد سلام کردم و گفتم جسارت منو ببخشید اما حیف نیست به این دختر کوچولوی خوشگلتون اینقدر می گید تنبل ؛ شما دارین این صفت رو تو ذهنه اون نهادینه می کنین با یه ادعایی گفت نه اون باید یاد بگیره هیجان داشته باشه و تنبل نباشه  گفتم خوب می تونین بهش بگین دختر زرنگم من مطمئنم تو به سرعت تاب سواری رو یاد می گیری . بعدش خداحافظی کردمو رفتم اما همش نگاهم به اون دختر مو طلایی گره خورده بود و سعی کردم حواسم رو بدم به بازی بچه خودم و مواظب اون باشم و همیشه یادم باشه که بهترین لقب ها لایق بچه منه

یه بابایی داشت با بچه اش بازی می کرد بجای بچهه خوش خنده من قهقهه می زد

استاده تو سر خوردن از سرسرهای بزرگ

تو راهه برگشت وقتی خسته می شد می شست کنار جدول های بلوار و می گفت : مامان !!! دودو

دودو به زبون میکاییل یعنی بشین و همیشه منم مجبورم کناره بلوار های خیابون بشینم و باعث می شه که هر کی رد می شه لبخندی تحویلم بده

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

همسایه پشتی
19 اردیبهشت 92 15:48
اخ که چه حالی میده صفا سیتی اونم با همراهی یه گل پسر خنده رو.
راستی میکاییل با این موهای فرفری خوشگلش خیلی شبیه بچگیهای علی شده.


مریم جونــــــــم
الان داشتم عکساتو نگاه می کردم
به چشمه منم گاهی خیلی شبیه علی میاد بسکه من علی رو دوست دارم خدارو شکر میکاییل هم شبیهش می شه
مریم مامان رادین
19 اردیبهشت 92 15:52
عزیزکم... کوچولوی خوش خنده... موهای فرفریشو ... آب خودنتو بخورم


مــــــــــــــرسی خاله ایی
shirin
20 اردیبهشت 92 10:59
meli yadete chand vaght pisha ye mamaniyo ba bachash didi ke ghadam mizad beheshoon hasoodit shod , hala bavaret mishe ba in aghaye be in khosh tipiyo khosh khande rooyi (mashalaaaa) rafte boodi gardesh ey janam che keyfi mikone mishine labe jadval khoraki mikhore , ghorboone oon moohaye fer ferit besham ke har dafe mibinamet migam rast migan ke har chizi saadat mikhad , didane ghashangiye in moohaye ferferiye banamaket ham saadat mikhad , rasti che ajab ke ax az khodet ham gozashti ,

آره شیرینم اتفاقا هر وقت باهاش می رم بیرون همیشه یاد اون روز می افتم که فکر می کردم چقدر دوره یه روز با میکی بیام گردش اما دنیا به سرعت در گذره
این عکس رو هم به یاد تو گرفتم
ممنون خاله شیرین دیدنه روی ماهه تو هم سعادت می خواد که ایشالله لاتاری قسمتون کنه

محيا كوچولو
20 اردیبهشت 92 17:54
سلام به خاله جوني و ميكي فرفري خوبين؟ ايشالله هميشه دلتون ارديبهشتي باشه و شاد شاد
و فكر كنم اون باباهه بيشتر تنبل بوده كه حاضر نبوده بچه رو هل بده


ممنون گل گلکم
شما هم همیشه خوب باشین
آره والا فکر کنم خودش تنبل بوده به بچه می گفته
مامی کوروش
21 اردیبهشت 92 8:59
قربون اون دادا گفتنت اخه خوشمزه ... اه اه این ژستهای روانشناسی بعضی ها رو خفه کرده ... بگو حالا یه تاب بده اون بچه رو ، من اگه بودم می گفتم شما حتما خودت تنبلی ات میاد که تابش نمی دی !
عزیزمممم عاشقتم ، از سرسره های بزرگ نمی ترسی ، البته پسر ما هم نمی ترسه فقط تو بالا رفتن یک کم مشکل داره !!!!


مرتیکه اینقدر رو اعصاب بود که نتونستم ساکت بشینم
می دونی که میکی ما تو بالا رفتن استاده

MahTaB
21 اردیبهشت 92 13:41
من عاشق اين بچه ي نترسم
كاش منم بتون ني ني مو اينجوري بار بيارم

مامانش الان من به شما دو تا و گردشتون حسوديم شد


مطمئن باش شما بهتر از من بار میاری
و اون رور هم برای شما دور نیست
منا مامان یسنا
21 اردیبهشت 92 16:20
همیشه شاد باشید
درضمن افرین به طرز فکرزیباتوافرین به اینکه باباهه رو نصیحت کردی به قول امروزیا خوشم اومد ایول

سپاسگذاریم آبجی

Nar joon
21 اردیبهشت 92 16:31
ملي افرين
خوب كردي بهش گفتي
شايد شايد تلنگري باشه به اون باباهه و تو تنهايي خودش به حرفت برسه چون شايد اين نتيجه گيريش اينده دختر موطلايي رو تغيير بده
نميدونم
خدا كمك كنه هممون بچه هامون رو درست تربيت كنيم

اخ كه عاشق قيافه خنده روي ميكي هستم
داره بيشتر و بيشتر شبيه پدرش ميشه. نه ؟
ولي فكر كنم مثل مامانش قسمت رنگي چشماش درشته. درست ميگم؟



خدا کنه اینجوری که شما می گین باشه
راستش نمی دونم شاید ترکیبی باشه
اما بیشتر شبیه باباشه اما چشماش بیشتر به من رفته
همونی که خودت فهمیدی
مامان طهورا
22 اردیبهشت 92 1:05
سلام عزیزم خوبی؟
به چه تاب سوای. دختر منم عاشق تاب سواریه. وقتی سوا شه دیگه پیاده نمی شه.
چه کار خوبی کردی به اون اقا گوش زد کردی مطمئن باش اگه حرفش ااز روی عادت هم باشه باز بلاخره یاد حرف خوبت خواهد افتاد و تاثیرشو می ذاره برا اون دختر مو طلایی.


سلام عزیزم
ممنونم ؛ ای جونم به تاب سواره حرفه ایی
خدا کنه واقعا اینجوری باشه
سپهری
25 اردیبهشت 92 14:36
میکادیل کامل صحبت میکنه و نیاز به ایما اشاره نداره ولی اعصابم خورد شد بابت بابای یچه و اون لفظ بدش

راستی من از کار های صد افرین استفاده میکنم شاید بخاطر همینه و میکی کامل حرف میزنه شما هم امتحان کن


منم اصابم بد جور خورد شد رفتم خفتش کردم
چـــــــــــشم حتما فقط بیشتر برام تو ضیح بده