میکاییلمیکاییل، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 27 روز سن داره

همه هســــــتی من

شروع روزهای خوب

1392/4/29 2:47
نویسنده : ملی پناهی
336 بازدید
اشتراک گذاری

آخـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــیش !!!

خدایا شکرت بلاخره همه چیز رو به راه شد خوبیه این دنیا اینه که هیچ چیزش موندگار نیست نه خوشیش نه بدیش  ،بعد از اون سختی ها آرامشی همه وجودم رو تو خودش گرفته .  مریضی ، درگیری با نقاش ؛ تنهایی ، استرس های  کاری همه با هم هجوم آورده بودن چقدر خوب شد که آزمایشگاهه بهم گفت نیا حالا یه جای بهتر بهم قول داده به یه استراحت هم نیاز داشتم مگه با کار می شد به اوضاع قمر در عقربی که برای خونه ساخته بودم رسید  ؛ ساعت های بیشتری با خودم خلوت کردم چیزی بود که بهش نیاز داشتم به میکی بیشتر رسیدم ساعت های بیشتری رو با هم گذروندیم کاره خونه تموم شده ؛ تیبا مون هم گرفتیم به میکی میگم اسم ماشینمون چیه ؟؟؟ میگه : تیبا نادی دی ( نارنجی ) .

عاشقه رنگــــــــــا ست پسرم همش نگاهش به اطرافه و هر چیزی رو که می بینه رنگش رو به من می گه بعضی وقتا هم صداش رو نازک می کنه پشت هم رنگار و تکرار می کنه - دیا ، نادی دی ؛ دودتی ، امی ، بَ بَ  ، دَ  (سیاه ؛ نارنجی ، صورتی ، قرمز ، بنفش ، زرد ) - 

و همچنان عشقه ماشینه و اسم هایی هم که بلده ازشون ایناست : مابولی ( ماشین پلیس ) کایون ( کامیون ) اُبُـــــوبو ( اتوبوس ) .

هیچ کی رو هم دوست نداره بهش می گم

مامان دوس داری ؟ نــــــــــــه

بابا دوس داری ؟ نــــــــــــه

اشی رو دوس داری ؟ نـــــــــــه

دیشب بعد از یک ماه و نیم که بساط کامپیوتر رو به پا کردم تصویر باباش رو تو oovoo دید واکنشتش خیلی برام جالب بود همش می گفت : بابا دون ؛ بابا دون بیا . وب کم رو هم بوس می کرد .

از این به بعد زود به زود میام ....

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

منیر
29 تیر 92 14:50
به به
خوش اومدی خواهر



ممنونم عزیزم
الی مامی آراد
29 تیر 92 19:11
منتظرت هستیم عزیزم واقعا خسته نباشی ماشنتون هم مبارکککککککککک


ممنون عزیزم دوست خوبم
زینب
29 تیر 92 22:40
خدا رو شکر مشکلاتت به خوبی و خوشی حل شد... مبارکه ... ماشین!!!!!!!!!!!


ممنون عزیزه دلم
Aziii
29 تیر 92 23:43
خوشحالم که برگشتی
با کلی خبرای خوشگل
لطفاً عکس از میکی بذار
دلمون یه ذره شده بابا


چشم حتما
همسایه پشتی
30 تیر 92 17:47
سلام ملاحت جون.خوبی؟خسته نباشی از این همه کار.
خدا رو شکر که بالاخره کارات روبه راه شد.
راستی تیبای نارنجی تونم مبارک باشه .
ایشالا که این روزای خوب همچنان ادامه داشته باشه .
گل پسر خوش زبون رو هم از طرف حسابی ببوس .



قوربونه تو دوسته خوبم برم من
مریم مامان رادین
30 تیر 92 23:27
ای جونم شیرین زبون خوردنــــــــی، موش بخوره تو رو. ماشینتون هم مبارکه بعد از این همه کار واقعا خسته نباشی...


فدات شم عشقممممممممممممم
Nar joon
31 تیر 92 9:53
خدااااااااا رو شكررررررر ملي
دلم باز شد
كلي چيزاي خوب نوشتي
هميشه هميشه شاد و از همه مهمتر سلامت باشيييييين
همه چي هم مبارك


فدات شم عزیزم
شما هم شاد و سلامت باشین
سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
31 تیر 92 12:36
خوب خدا رو شکر بخیر گذشت. میکی هم مثل آرتین عاشق اتوبوس و کامیونه. جیگرشونو


بله خدا رو شکر قوربونه اون آرتین مو طلایی
مامان کیان کوچولو
2 مرداد 92 12:44
عزیزم خیلی خوشحالم که راضی و خشنودی ..
ایشالله از این به بعد روزای قشنگتری هم در انتظارتوونه ..



قوربونت برم من
مری
6 مرداد 92 5:31
ایییییی جونم ملی جونم بالاخره اومدی!!!!!چه خبرای خوبی خوشحالم
خونتون و ماشینتون و....همگی مبارکه.....خوبیه تنهایی کار کردن اینه که بعدش خیلی به آدم می چسبه
میکی جونم رو ببوس....


مرسی عزیز دلم دلم خیلی برات تنگ شده بود
ریحانه
10 مرداد 92 3:23
ای جوووووووووونم عزیییییزم فدای میکی من بشم الهی مانیتور رو بوس میکرده...

دلم واسش تیکه پاره شد به قرعان.

ملاحت جونم خدارو شکر کارات همگی ختم به خیر شد عزیزم...

خامی یه روز بیاین پیش ما خیییییییییییلییییییییییییییییی لطف میکنی بهم اگه بیای.

به خدا دلم خیلی تنگ شده..

2 ساله همدیگرو ندیدیم

کاراتو راست و ریست کن بیا خوااااااااااهششششششششششش میکنم.

عشقم ریحانه جونم نمی دونی خودم هم چقدر دلم واسه دیدنت پر می زنه منتها بسوزه پدر تنبلی که اجازه تکون دادن رو ازم گرفته