میکاییلمیکاییل، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره

همه هســــــتی من

کایــــــــــــــــی دون

1392/5/8 17:32
نویسنده : ملی پناهی
502 بازدید
اشتراک گذاری

عشقم ، عمرم ، نفــــــــــــسم ؛ کایی دونم

کایی اسمی که خودتو صداتو می کنی وقتی می گم : اسمت چیه ؟ می گی : کایی . دون ( جون ) رو هم هر وقت عشقت بکشه به آدمهای اطرافت می گی .

دیروز دو تا کاره جدید رو خودت انجام دادی اول اینکه اُلولو ( تلفن ) رو که زنگ خورد رو خودت برداشتی و حرف زدی و دوم اینکه می خواستم لباس تنت کنم بریم بیرون خودت رفتی از توی کشو یه لباس زرد آسیتین بلند که رو ش عکس یه شیر داره رو آوردی و صدای شیر رو درمی آوردی و به من فهموندی که اینو برام بپوش با اینکه هوا خیلی گرمه اما چون خواسته ات بود اطاعت امر کردم

از کارهای این روزهات هر چی بگم کم گفتم وای که چقدر از حالا دلم برای این روزهات تنگ شده

چند تایی فعل بلدی مثله  بیا ؛ بده و دامنه لغاتت هم که خیلی خوب شده از اسم آدمها تا ستون و پرده و دیوار همه رو بلدی  یا اینکه خودت آب یا هر چیز دیگه که جایی می ریزی می ری یه مَــــــمو ( دستمال ) میاری پاکش می کنی و بعد می ری مَمو رو میندازی تو آلالا (سطل آشغال) و اینکار رو اینقدر انجام می دی تا نصف جعبه دستمال کاغذی تموم بشه

و اینکه عاشقه ته دیگی و هر روز به من می گی : مامانی تَدی !!! منم که قوربونش برم بیشتر وقت ها ته دیگام می سوزه واسه همین دارم بیشتر حواسم رو جمع می کنم ببینم می شه رضایته خاطرت رو فراهم کنم یا نه ؟؟؟

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مامان کیان کوچولو
9 مرداد 92 10:34
آخی عزیزم چقدر همه چی رو متفاوت میگه ..
چقدر باید با نمک باشه توی اون لحظه ای که اینارو میگه ..

عزیزم یه تولد کوچولوی وبلاگی داریم
بیای که خوشحالمون میکنی..


خخخخخخخخخ آره خیلی بامزس
با کماله میل همین الان میام
ریحانه
10 مرداد 92 3:26
وای خدا جونم ماشاااالاااا میکی...

ملاحت دقت کن دیگههههههه میکی ته دیگ میخواد خوبشم میخواد...


چشم تلاشمون رو می کنیم
مامان کوروش (زهره)
10 مرداد 92 8:03
قربونش برم الهی! چه حرفا میزنه!! کوروش که هیچی نمیگه! فقط بابا ماما


یهوو به حرف می افته دوستم
بابایی
10 مرداد 92 14:31
فداتون


الی مامی آراد
11 مرداد 92 13:16
الهی من فدای تدیگ خوردنت بشم گلم آفرین که مستقل شدی و خودت لباسهات رو انتخاب میکنی


ممنون خاله جون مهربون
Narine
12 مرداد 92 0:48
خيلييييييي بامزست اين كايي دون كه به خوش ميگه
اي خوشمزهههههههههههههه



منیر
14 مرداد 92 1:32
مریم (مامان ثناجون)
14 مرداد 92 14:59
سلام اقا میکاییل خوبی خاله به من سر نمیزنی من که شما را هم لینگ کردم که ازم خواسته بودی
اشکال نداره انشاالله هرجا که هستی خوب و خوش باشی.و مثل بلبل صحبت کنی


ممنونم مامانه ثنا جون
سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
15 مرداد 92 8:21
ملی جون خیلی سرت گرمه ها. دیگه اصلا سری به ما نمی زنی. ببوس میکی جونمو


فدات شم ببخشید من شرمنده ام بخدا
همسایه پشتی
17 مرداد 92 0:53
سلام ملاحت جون.خوبی؟
وای که چقدر حال میده اینجوری حرف زدن بچه ها و این موقع است که تازه مادرا سمت جدید مترجمی رو هم به دست میارن.
راستی تولدت مبارک البته با یه هفته تاخیر.
جای کیکای قشنگت که توی اون پلوپز همه کاره درست میشد خیلی خالیه.
میکاییل جونه عشق ته دیگ رو ببوس.

سلام مریم جونم خوبی عزیزم
دکتر و علی جون خوبن ؟
من شرمنده ام می خواستم واسه تولده علی جونم هم زنگ بزنم اما اون روزا اصلا حال و هوای خوبی نداشتم
ممنون واسه تبریکت
یادته چه خوصله ایی داشتم من پا می شدم هر روز کیک درست می کردم تو پلوپز


مریم مامان رادین
17 مرداد 92 18:21
عزیزمممممم، آره رادینم عاشق ته دیگه!


قوربونه اون فسقلی بشم من
منا مامان یسنا
23 مرداد 92 13:54

عزیزم فدای شیرین زبونیت.تولد یسناست منتظرتونه حتما تشریف بیارین منتظرتونیم.یه جشن تولد مجازی با مهمونای مجازی


ببخشید من دیر به تولد رسیدم
هزار ساله بشه الهی