میکاییلمیکاییل، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 24 روز سن داره

همه هســــــتی من

رسیدیم و رسیدیم

یه سلام ایروووووووووووووووووووونی به همه آخیش هیچ جا خونه آدم نمی شه ؛ وای نمی دونین چقدر سختی کشیدم تا رسیدم تمامه رفتگانم جلوی چشمام اومدن و رفتن ، اومدنو رفتن . میکاییل اون شب تبی کرد که از حرارت بدنش کف دستمون می سوخت تا صبح با دانیال پاشویه اش کردیم و شربت بهش دادیم همش هم گریه میکرد . صبح دانیال با ساک ها با اتوبوس راهی کوالالامپور شد اگه با هواپیما می اومد خیلی اضافه بار می خوردیم من موندم و میکاییل اونم گریه گریـــــــــه ؛ گلاب به روتون اس.هال داشت لب به هیچی هم نمی زد بجز می می ؛ می می حتی اجازه نمی داد یه لقمه نون بخورم یا کارامو بکنم ساعت 12 دیدم نمی شه بچه اصلا رو براه نیست بچه بغل تو گرما بدو بدو ر...
29 بهمن 1391

نود کیلو بار

من موندم ما این همه بار از کجامون دراومده چی داریم مگه ما ؟؟؟ تازه صندلی ماشین و صندلی عذا و ... هزار تا چیزه دیگه مونده که جا ندارم بیارم میکاییل تب کرده شدید فردا ساعت 3 باید بریم کوالالامپور ساعت 11شب پرواره ایرانه خدا بخیر کنه خدانگهدار تا سلامی ار ایران ...
25 بهمن 1391

عید چینی ها

این روزها عید چینی هاست و چهار روی تعطیله بازم همه جا پر از نارنگی و توپ های قرمز آویزون شده سر در خونه ها و عروسک های شیر و اژدهاست اینا اینقدر عید دارن که نمی دونن بی چاره ها کدومش رو جشن بگیرن الان منتظرن این عیده تموم بشه به سرعت برن سراغه ولنتاین - بدبختن !!! -   بابا هم کاراش رو تعطیل کرده این روزا همراهیمون می کنه واسه کار این روزهامون - شاپینگ - جدیدا لاوی می ترکونه واسه گل پسرش که بیا و ببین دیروز می گه باور کن فقط فلبم به خاطره میکاییل می زنه می گم خوب پس قبلش چی کار می کردی می گه خوب قبلش بخاطر تو می زد چرا دروغ بگم !!! این روزها نمی دونم چرا اینقدر دلشوره دارم بیشتر چیزامو جمع کردم ا...
24 بهمن 1391

ما داریم میایم + واکسن 18 ماهگی

بر و بکــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــس ما داریم میایم !!! پنج شنبه هفته دیگه - 26 بهمن - ساعت 11 شب بلیط داریم احتمال زیاد این آخرین روزهای اقامت من تو مالزیه اما همسر جان باید یه باره دیگه بیاد حالا تا اون موقع ......... اما از اونجایی که می دونستم واکسن های ایران متاسفانه ناخالصی زیاد داره و بچه های طفل معصوم خیلی تب می کنن و اذیت می شن و اینکه گیسوی عزیزم به خاطره واکسن تقلبی دچار تشنج شد خیلی ترس برم داشت با یه دکتر هم مشورت کردم گفت شک نکن حتما همینجا بزن منم تو کارت واکسن میکاییل عدد ماهش رو بزرگتر کردم و امروز بردیمش براش واکسنش رو زدیم آخیــــــــــــش راحت شدم . الان هم هفت هشت ساعتی گ...
20 بهمن 1391

چه چیزی شدی تازگیـــــــــــا !!!

ماشالـــــــــــــــــــــــــله !!!!!!!!!!! میکاییل نگو بلا بگـــــــــــــــــو می خوام بگم شیطون شدی و خیلی اذیت می کنی دلم نمیاد اما یه جا بند نمی شی دایم می خوای از دیوار راست بالا بری واقعا بدجوری پشت سرت کم میارم دیروز یه آقای چینی که چشمای خطیش گرد شده بود به کارای تو نگاه من کرد با یه دلسوزیی به من گفت : very active , آخه بچه جون من چند بار دقیقه نود از لب به لبه پله برقی ها بگیرمت ماشالله می دویی عینه جت !!!! همه از ترس چشماشون رو بسته بودن و منم که عینه زن دیوونه ها جیغ جیغ میکاییــــــــــــــــــــل !!! تا نیم ساعت همه تنم رو ویبره بود بابایی هم می گفت قلبم درد می کنه بش گفتم اگه چیزیش بشه من م...
16 بهمن 1391

یه بازی وبلاگی !!!

به یه بازی دعوت شدم !!! اونم یه بازی وبلاگی ؟؟؟ تا حالا شده ندیده عاشقه کسی بشین کسی که حتی صداش رو هم نشنیده باشین نمی دونم برای شما پیش اومده یا نه اما من برام خیلی پیش اومده این دوساله به لطفه وبلاگم من این حس رو بارها تجربه کردم و چـــــــــــــــــــــــــــــــــــــقدر این حس رو دوست دارم من عاشقه تک تک دوستای خوبم هستم وقتی دو سال پیش تصمیم گرفتم اینجا رو برای مهمونه تازه وارده قلبم بسازم فقط می خواستم جایی باشه حرفای دلم رو باهاش در میون بذارم ؛ بگم که چقدر واسم عزیزم و همه تلاشهامم بیشتر از دو خط نوشته نبود اما بلاخره به روزایی رسیدم که تنها مونسه تنهایی هام همینجا شد آدمهایی که خط به خط نوشته های منو می خوندن از نبو...
14 بهمن 1391

جوات طراحان

چند روزه دارم عینه تراکتور کار می کنم لامصب تمومی هم نداره تازه هنوز اول راهم کارتون ها رو باز کردم و چیدم تقریبا آشپزخونه تموم شده دست تنها بودنش خیلی سخته گاهی به شدت دلم برای خودم می سوزه ، اما وقتی می بینی همه جا تمیز و مرتبه حسه خیلی خوبی به آدم دست می ده . چند روز پیش رفتم سر وقت کاغذ دیواریه دلم می خواست خفه اش کنم بهش گفتم بجای تک طراحان اسم مغازه تون رو بذارین جواد طراحان ؛ والا !!! می گه خانوم سلیقه اییه ما نمی تونیم حرفی بزنیم می گم آخه وقتی می بینی چو نابینا و چاه است گر خاموش بنشینی گناه است حالا امروز قراره بیان ببینم کاریش می شه کرد جرات این مادر و پسر رو هم نمی کنم اگه نه می گفتم جهنم دلارهامون رو که امانت پ...
11 بهمن 1391

آقـــــــــا کوچولوی من

  آقــــــــــــــــــــــــا کوچولوی من ســـــــــــــــــــــــــــلام جدیدا تو خونه زیاد بند نمی شی می ری پشت در وایمیسی و به من می گی : دَدَ ، لباسهاتو پوشیدم تا خودم آماده بشم دیدم نشستی رو زمین خیلی متفکر داری به چرخ ماشینت نگاه می کنی یه هو دلم هوری ریخت با خودم گفتم عزیزم تو کی اینقدر آقا شدی که من نفهمیدم !!! از این که حرفامون رو متوجه می شی نمی دونی چه قندی تو دلم آب می شه ، این روزا دیگه ورد زبونت شده ماما ؛ ماما هر چی می خوای میای می گی : ماما ، هر وقت چیزی اذیتت می کنه یا وسیله ایی سنگین رو برمی داری سریع می گی : ماما چقدر لذت بخش شنیدنه این کلمه از زبونه تو . تا عکسه سه نفری مون رو می ب...
6 بهمن 1391

بلندی های کامرون

باورتون می شه جایی توی مالزی باشه شب بدون پنکه و کولر بخوابی اونم با لحاف ، وای چه هوایی بود همش اکسیژن خالص از اون هواها که دوست داری با اعماق وجودت نفس بکشی و نفست رو نگه داری بعد بدیش بیرون هووووووووو !!! بقیه در ادامه مطلب همسره محترم بنده کارهای تحقیقاتی و آزمایشگاهیش تموم شده و کارش تقریبا به ثبات رسیده و با پشت سر گذاشتنه خوان چهارم حالا به خوان پنجم رسیده یعنی نوشتن پایان نامه واسه همین خیلی خوشحاله و بسیار مهربون شده واسه خودش تنهایی ؛ آخر هفته گذشته زنگ زد به من که می تونی وسایل رو جمع کنی بریم کامرون هایلند منم دیدم همیشه دم غنیمته وسایلمون رو جمع کردم و پنج شنبه 17 ژانویه راهی کامرون هایلند شدیم کلا میکی هم این روزه...
5 بهمن 1391

بهترین بخش سفر

همیشه تا بوده و نبوده بهترین جای سفر قسمت خریدش بوده ... بقیه در ادامه مطلب همیشه تا بوده و نبوده بهترین جای سفر قسمت خریدش بوده که ما این بار هیچ فیضی نبردیم به دو دلیل : اول اینکه با میکاییل خیلی کار شاقی شده خرید کردن و اینقدر تو دیدن جاهای دیدنی آدم خسته می شه که دیگه رمقی برای متراژ شاپینگ سنتر ها باقی نمی موند و دوم اینکه خیلی خیلی همه چیز گرون بود راستش هنوز پوسته تنم به این قیمت جدید رینگت عادت نکرده هنوز باورم نمی شه که هر رینگت شده هزار تومن هنوز توی تخیلاتم رینگتم سیصد تومنیه . بعد خدا لعنت کنه اونی که واژه برند و مارک رو اختراع کرد که فقط چیزای خوب مارک دارند و قیمتهای افلاکی هر وقت از قسمت لوازم آرایش و عطر و...
27 دی 1391